Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه موسیقی و تئاتر: اخبار حوزه تئاتر و موسیقی نیز همواره مخاطبان خاص خود را داشته و دارد؛ به همین خاطر در مطلب پیش رو تلاش کردیم مهمترین و جذاب ترین مطالب این حوزه را جمع آوری نموده و تقدیم علاقه مندان کنیم تا اگر امکان پیگیری مطالب در طول روز را ندارد، در یک زمان مشخص و یکجا از آنها مطلع شوند.به گزارش بولتن نیوز، تیتر مهمترین خبرهای امروز 8 خرداد ماه 96، به صورت هایپرلینک در زیر آمده که شما می توانید با کلیک بر روی آنها به صورت اختصاصی وارد آن مطلب شوید؛ البته متن کامل این مطالب در ادامه مطلب نیز آمده است و شما می توانید متن کامل و تصاویر مرتبط عناوین را در ادامه مشاهده فرمایید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


موج‌سواری روی سیاستقاضی «زبان اصلی» خود مردم هستند/ پتانسیل تولید دنباله ۲ و ۳ این نمایش را داریم«شرق دور، شرق نزدیک»به ایرانشهر می‌آیدمستند «چهارفصل» ساخته می‌شودپس از ۲۰ سال بالاخره آرتورو اویی شدممشکلات ایرلندشمالی به صحنه تئاترکشیده شد«وقایع اتفاقیه مفقودالپدر»در پردیس تئاترتهرانسمفونی «روح‌الله» فقط یک شب اجرا داردفیلم‌ تئاترهای جدید در بازار
مشروح اخبارموج‌سواری روی سیاست
کارنامه هنری او پر است از نقش‌های به‌یادماندنی و همکاری‌های مهم با کارگردان‌های بزرگ؛ در طول این کارنامه نیز فرازوفرود بسیار بوده است... هم به لحاظ برجستگی نقش‌ها و جنس بازی‌ای که مظفری ارائه کرده و هم به لحاظ نوع نقش که نسبتا هم متنوع بوده است. او امسال را با بازی در فیلم بسیارپرفروش «خوب، بد، جلف» آغاز کرده و حالا نمایش «نماینده ملت»را به کارگردانی خودش روی صحنه برده است. وقتی به تئاتر و مجید مظفری فکر می‌کنیم، چند بازی مهم او، این‌گونه فهرست می‌شود: در «آ سد کاظم» محمود استادمحمد، در «مرگ دستفروش» اکبر زنجانپور، در «آن زمان فرا خواهد رسید» هرمز هدایت، در «طالب»‌ و «استاد معمار» هادی مرزبان، در «کالیگولا»ی‌ قطب‌الدین صادقی، در «رویاهای رام‌نشده» ایوب آقاخانی و... . اما او امروز برای سومین‌بار کارگردانی نمایش را تجربه می‌کند. «ماموریت حساس» و «سنگر» دو نمایش پیشین او بوده‌اند. «نماینده ملت» که نوشته سجاد افشاریان (براساس اقتباسی آزاد از نمایشنامه نماینده ملت نوشته برانیسلاو نوشیچ) است، با بازی مجید مظفری، نیکی مظفری، محمد لقمانیان، سوسن پرور و... و با تهیه‌کنندگی نیکی مظفری، تا 19 خرداد در سالن ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه خواهد بود.

با مجید مظفری، کارگردان و بازیگر «نمایش ملت» گفت‌وگو کرده‌ایم.
از بازی در نقش «ممدریزه» در نمایش «آ سد کاظم» محمود استادمحمد در چهار دهه پیش تا ایفای نقش «ایوان» در نمایش «نماینده ملت» به کارگردانی خودتان، روند پرفراز و نشیبی را در تئاتر طی کرده‌اید. امروز چه نگاهی به کارنامه تئاتری خودتان دارید؟خب در وهله اول متاسفم که کمتر فرصت کرده‌ام به تئاتر بپردازم؛ مدت‌ها سینما و تلویزیون مرا از تئاتر دور کرد و متاسفانه نگذاشت به آن برسم چه در بازیگری و چه در کارگردانی. حالا اما مدتی است وقت بیشتری دارم و تصمیم دارم سالی یک نمایش را روی صحنه ببرم.
متنی که برای اقتباس انتخاب کرده‌اید، از نمایشنامه‌نویسی است که برای ما ایرانی‌ها چندان نام آشنا نیست. برانیسلاو نوشیچ را چطور انتخاب کردید؟اتفاقا آشنایی خودم هم با او چندان زیاد نبود. فقط یک اثر از او خوانده‌ام. مدتی دنبال نمایشنامه‌ای برای اجرا بودم و وقتی این کتاب را خواندم متوجه قلم بسیارخوب آن و نیز شناخت عمیق و نگاه درست او به وضع روسیه در دوران نمایش شدم. یک‌سال‌ونیم پیش بود که ترجمه فارسی این نمایشنامه را خواندم. سپس فکر کردم اگر قرار باشد این متن را کامل اجرا کنیم، نمایشی سه‌ساعت‌ونیمه را روی صحنه باید ببریم. با چند نویسنده صحبت کردم که آن را بازنویسی‌ و به فراخور مناسبات ایرانی به‌روزش کنند تا بتوانیم آن را روی صحنه ببریم. با سجاد افشاریان توافق کردیم و کار انجام شد. بعد هم با تماشاخانه ایرانشهر درباره این نمایش صحبت کردم و آنها پیشنهاد کردند نمایش با توجه به محتوایی که دارد، همزمان با دوازدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری و همچنین انتخابات شوراها روی صحنه برود. اما این تاکید بر همزمانی روی‌صحنه‌رفتن نمایش ما و برگزاری انتخابات، هر چند به لحاظ فضای جامعه به نفع نمایش شده، اما از طرفی هم باعث شد ما عجله‌ای کار کنیم و در واقع بیش از 15 روز تمرین نکردیم.
این همزمانی برگزاری انتخابات و فضای پرشور و هیجانی مردم با اجرای اثر شما که آشکارا به انتخابات پرداخته، چه کمکی به اثر کرد؟ مثلا چه واکنش‌هایی دیدید از مردمی که از ستادهای تبلیغاتی خارج می‌شدند و به سالنی که نمایش شما در آن روی صحنه بود می‌آمدند؟اثرش برای ما واضح بود. به هر حال این نمایش به نوعی روی موج موضوعی سوار است که این روزها موضوع مهمی برای مردم بوده است. بسیاری از تماشاگران راضی از سالن بیرون می‌روند. کمتر‌ کسی را در این مدت دیده‌ام که ناراضی باشد. اگر هم کسی ناراضی است، تقصیر من کارگردان است، نه نویسنده و نه مترجم و نه سجاد افشاریان و نه بازیگران هیچ‌یک مقصر نبوده‌اند. حقیقت این است که این کار بسیار شتاب‌زده به اجرا رسید. تا آنجا که فکر می‌کنم اگر زحمت بچه‌ها نبود، کار به انجام نمی‌رسید. به هر حال ما با عده‌ای کار می‌کنیم که همگی حرفه‌ای تئاتر محسوب می‌شوند. در چند روز اخیر اجراها هم ایرادها را رفع کردیم.

از طرفی «نماینده ملت» ناظر است به زندگی خانواده‌ای که با سیاست مواجه است. شما با این نمایش می‌خواهید به خانواده سیاسیون، پیغامی بفرستید؟!بله، اما از زاویه دیگری هم ماجرا را می‌بینم. پیش آمده است که مردم از لج یکی، به یکی دیگر رای داده‌اند. برخی شرکت نکرده‌اند یا اگر حضور پیدا کرده‌اند، انتخابشان آگاهانه و فکرشده نبوده. در واقع نمایش ما، خواسته به جای این‌که دولت و مسئولان را نقد کند این‌بار مردم را به نقد بکشد. نمایش می‌گوید در انتخابات باید مردم حساس باشند؛ مثلا می‌گوید حواسمان باشد آدم‌های محبوبی که نامزد می‌شوند باید کاربلد هم باشند و مردم لزوما نباید به خاطر محبوبیت به آنها رای بدهند. از طرفی انتخابات، حرکتی اجتماعی است و اگر خانواده‌ها شناختی از فضای سیاسی و اجتماعی نداشته باشند و به این امر وارد شوند، مشکلات فراوانی ایجاد خواهد شد. این عدم شناخت خانواده‌ها از فرآیندهای انتخاباتی و همچنین ناآگاهی آنها نسبت به مناسبات سیاست و اجتماع، برای نمایش ما کمدی هم به بار آورده است. از طرفی در این نمایش ما دلال‌های حاشیه انتخابات را هم می‌بینیم که دنبال همین آدم‌های ناآگاه سیاسی هستند تا بتوانند از ناآگاهی اینها سودجویی کنند. می‌بینیم در نتیجه، اتفاقی که نباید برای خانواده این نمایش می‌افتد؛ کم‌کم مغازه ‌و زندگی و خانه و زن و بچه‌اش را از دست می‌دهد و تنها می‌ماند.
تیم نمایش شما کاملا تئاتری است. پیش از این هم گفته‌اید بازیگرانی که از تئاتر به سینما می‌روند، آماده‌تر در این کارزار شرکت می‌کنند. اما تحلیل شما حالا که روند تقریبا معکوس شده و بازیگران سینما به حضور در تئاتر علاقه نشان می‌دهند، چیست؟ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است! تئاتر به بازیگر، عادت تمرین می‌دهد؛ تمرینی که اتفاقا تکرار را هم از او می‌گیرد. او راحت‌تر با نقش روبه‌رو می‌شود و اینجا استخوان خرد می‌کند. از این‌که به صورت زنده جلوی تماشاگر بازی کند، تمرکز را یاد می‌گیرد. سینماگران هر وقت وارد تئاتر شوند خوب است؛ اینجا نگاهشان به بازیگری عوض می‌شود. به عبارت دیگر، تئاتر برای تقویت صدا و بیان و بدن به آنها سرویس می‌دهد.
محصول مشترک پدر، دخترینام نیکی مظفری را در دو سال گذشته بیشتر شنیده‌ایم؛ دختر مجید مظفری که اخیرا بازیگری را در سینما به‌صورت جدی تجربه کرده و در چند نمایش هم روی صحنه رفته و الان هم تهیه‌کننده و بازیگر نمایش «نماینده ملت» به کارگردانی پدرش است.از مجید مظفری درباره حضور دخترش در این اثر می‌پرسیم. او در این باره به «جام‌جم» می‌گوید: «با این همه حضور تلویزیونی و تئاتری و سینمایی، تنها دو بار از نیکی استفاده کرده‌ام؛ یک‌بار او را برای بازی در یک تله‌فیلم برده‌ام و حالا هم در نمایشم حضور دارد. دلیلش هم این بوده که معتقد بودم باید تصمیمش را جدی کند. یک‌بار گفتم اگر قرار است ماندگار شوی و بازیگری برایت هوس نیست، باید خوب به آن فکر کنی و تعلیم ببینی. از کودکی علاقه به سینما داشت، اما چون طراحی لباس و معماری داخلی خوانده بود، نمی‌خواستم همین‌طوری وارد شود. به همین دلیل او را فرستادم به کلاس‌های شادروان حمید سمندریان. دو سال آنجا خواند و کار کرد. فکر نمی‌کردم بیاید سمت بازیگری. بعدا تصمیم گرفت. اگر از بچگی می‌دانستم، بیشتر به او کمک می‌کردم و برنامه دقیق‌تری برایش تنظیم می‌کردم که با کدام هنرها آشنا شود و ... کارهایی که از او دیده‌ام مورد قبول من بوده. نه به خاطر این‌که دخترم است؛ دوستان دیگری هم بازی او را تائید کرده‌اند. به نظرم نیکی یکی از هنرپیشه‌هایی می‌شود که اگر دقت کند و کارهای خوب انتخاب کند، ماندگار خواهد شد.»قاضی «زبان اصلی» خود مردم هستند/ پتانسیل تولید دنباله ۲ و ۳ این نمایش را داریم
نمایش «زبان اصلی» که این شب‌ها در تئاتر باران به صحنه می‌رود،‌ قرار است به زودی اجرای چندم خود را پس از تورهای شهرستان و اجرای جشنواره فجر به پایان برساند. بازیگران این نمایش آزاده صمدی و بهرنگ علوی و کارگردان و نویسنده رسول کاهانی است. بهرنگ علوی که پیشتر نمایش ترن به کارگردانی حمیدرضا آذرنگ را در تئاتر شهر اجرا کرده بود،‌ این روزها مشغول اجرای نمایش «زبان اصلی» و به زودی نمایشنامه خوانی «دی روز» خواهد بود. به منظور صحبت درباره این نمایش به گفت وگو با بهرنگ علوی نشستیم.

*لطفا درباره پیشینه «زبان اصلی» صحبت کنید و اینکه چطور شد اجرای این نمایش را پذیرفتید؟
این کار تقریبا دو سال پیش از سوی رسول کاهانی پیشنهاد شد زمانی که تازه کلیت قصه مشخص شده بود، بخشی از این نمایشنامه مربوط به اتفاقات زندگی یک زوج جوان بود که به اختلاف خورده بودند، سوژه جذاب بود اما باید بر آن کار می‌شد تا تماشاگر آن را باور کند. در نهایت این کار تابستان دو سال پیش اجرا رفت،‌ سپس در جشنواره فجر حضور یافتیم و در نهایت هم تور شهرستان داشتیم امسال هم این نمایش در تماشاخانه باران اجرا شد.
*علت این موفقیت و اجراهای چند باره فکر می‌کنید چیست؟
برگ برنده این کار واقعی بودن نمایشنامه و ارتباطش با جریان زندگی مردم است،‌ تلاش ما بر چند نکته منعطف بود، نخست اینکه سعی کردیم به سبک گروتسک وفادار بمانیم،‌ در واقع اتفاق تلخی که از بیرون شاید خنده دار بنماید، اتفاقی که پارادوکس دارد در جریان زندگی واقعی دو نفر ، واکنش ما از بیرون شاید بدان اتفاق خنده دار باشد.
یکی دیگر اینکه تلاش کردیم در شیوه اجرا بین سینما و تئاتر فاصله را از بین ببریم، یعنی انگار تماشاگر در پشت صحنه یک فیلم سینمایی حضور دارد و سکانسی از فیلم را می‌بیند بنابراین شرایطی در قالب فرم که در تئاتر است را حذف کردیم اینجا ریسک کار بالا بود، بهرحال هفتاد دقیقه دیالوگ و مونولوگ دو نفر روی صندلی یک مقدار سخت است بنابراین باید شرایط را طوری فراهم می‌کردیم که تماشاگر نه تنها خسته نشود بلکه برایش جذاب و آموزنده هم بشود.
*چرا حضور قاضی در اجرا حذف شد؟
اتفاقاً ما قرار بود در اجرا قاضی داشته باشیم اما تقریبا نزدیک اجرا که شدیم با تعامل بازیگران و آقای کاهانی، به این نتیجه رسیدیم که قاضی را حذف کنیم به دو دلیل نخست اینکه خواستیم تماشاگر هم قاضی ما باشد و در عین حال هم ما را زود قضاوت نکند. یعنی در طول صحنه‌هایی که تغییر می‌کند یک بار پریسا خواهان و مهدی خوانده و در جلسات بعدی دادگاه برعکس می‌شود، یعنی درست است که شما قاضی ما هستید اما قرار نیست ما را زود قضاوت کنید، یعنی این هم یک عمل دو پهلو بود.

* با توجه به تفاوت فرهنگی در شهرهای مختلف، تفاوتی در بازخورد مردم درباره این اختلافات خانوادگی مشاهده کردید؟
ما تمام تلاشمان را کردیم از هر سلیقه و تفکری که کار را می‌بینند با آن ارتباط برقرار کنند، تعمدا یکی از شخصیت‌ها که پریسا باشد از شهرستان گرفتیم، برایمان جالب بود که اجراهای شهرستان خیلی بازخورد خوبی داشت به یک نوعی ما تقابل زندگی سنتی و مدرنیته را هم در این اجراها می‌دیدیم، مهدی که از یک خانواده با ریشه سنتی و خانواده متمول است و دختری که از شهرستان آمده و می‌خواهد زندگی‌اش را تا حدودی تغییر دهد و نو کند. ما در دوره اول که این کار را اجرا بردیم، سلیقه‌های مختلف را شاهد بودیم از جمله یادداشت‌های نسرین ستوده، حمیدرضا صدر، حسین پاکدل، هوشنگ گلمکانی و ... که هنوز هم موجود است.
میزانسن اولیه کار تنها فصل مشترک زندگی مهدی و پریسا کنار هم است، زمانی که به تماشای فیلمی نشسته‌اند که البته آن فیلم هم بی ربط است و یک نزاع زیرزمینی خارجی را نشان می‌دهد. ما پس از خیلی اجراها مشاهده کردیم که زوج‌ها درباره کار بیرون سالن هم صحبت می‌کنند همین گفت وگو و درگیر شدن ذهن نشان می‌دهد که کار ما موفق بوده است
*مطرح شده بود که این نمایش سکانسی از فیلم «جدایی نادر از سیمین» است که در دادگاه اجرا شده بود؟
اوایلی که ما کار را اجرا بردیم با توجه به اینکه فیلم آقای فرهادی هم روی بورس بود و تماشاگر داشت درباره فیلم این حرف را مطرح کردند البته من اصلا موافق با آن نبودم با این حال ما ادای احترامی به فیلم آقای فرهادی کردیم درحالیکه کسانی فیلم را می‌بینند متوجه می‌شوند ربطی به فضای دادگاه فیلم جدایی ندارد، بهرحال اگر قرار باشد هر دادگاهی به تصویر کشیده شود آن فیلم به ذهن بیاید اینطور درست نیست ما نگاه خودمان را داشتیم، یعنی برشی از زندگی زوجی که با دو فرهنگ متفاوت بعد از هفت سال تفاوت ها و اختلافاتشان سر باز کرده است.
نکته دیگر حضور غیر تئاتری‌ها برای تماشای این نمایش بود بهرحال حضور تئاتری‌ها ما را همیشه خوشحال می‌کند اما کسانی که برای نخستین بار به تماشای یک نمایش می‌نشینند و بازخورد دارند ما را شگفت زده می‌کند آدم هایی که قصد طلاق یا حتی ازدواج داشتند با دیدن این نمایش به تأمل واداشته شدند، در تصمیمشان تجدید نظر کردند و این از امتیازات کار است ما حتی پتاسیل تولید زبان اصلی‌های دو و سه را در آینده ه داریم.
*تفاوت این اجرا با اجراهای سال های گذشته به استثنای مواردی که اشاره کردید، در چه بود؟
این کار نسبت به اجراهای گذشته کاملتر و پخته تر شد،‌ ما به روز رسانی کردیم هر چند برای اولین اجرا هم با وکلای کانون وکلای خانواده مشورت کردیم و متوجه شدیم عامل بیشتر طلاق ها و جدایی ها اختلافات جزئی است نه مسائل کلی! همه این مسائل جزئی روی هم تلنبار می‌شود و افراد تصمیمات اشتباه در زندگی‌شان می‌گیرند.

*کار جدیدی برای تلویزیون و تئاتر پیشنهاد داشتید؟
بله چند کار صحبت کردیم، انشاءالله خبرش را به زودی اعلام می‌کنم بعد از بستن قرارداد ، اینها هم کار تئاتر و هم تلویزیون است تجربه نشان داده تا ننویسیم و امضا نکنیم نباید مطرح کردمن برای هجدهم تیر ماه نمایشنامه خوانی از علی سرابی «دی روز» افتتاحیه با کار ما است نمایشنامه آقای بیضایی به نام «افرا» را اجرا می کنیم این برنامه 5 شب است که هر شب قرار است یک تعداد نمایشنامه خوانش شود و افتتاحیه هم با کار ما است.«شرق دور، شرق نزدیک»به ایرانشهر می‌آید
نمایش «شرق دور، شرق نزدیک» به کارگردانی حمیدرضا نعیمی تابستان امسال در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر، به صحنه خواهد برد.

حمیدرضا نعیمی، علاوه بر کارگردانی این نمایش نویسندگی این اثر را نیز بر عهده دارد.
عواملی که حضورشان در این نمایش قطعی شده است عبارتند از: طراح صحنه: رضا مهدی زاده، طراح لباس: ادنا زینلیان، طراح نور: رضا حیدری، طراح صدا: فرشاد جوان، طراح گریم: ماریا حاجیها، طراح حرکت: محسن گودرزی، طراح پوستر و بروشور: کامیار لبافان، موسیقی: علیرضا عبدالکریمی، مشاور رسانه ای: آیدا اورنگ.مستند «چهارفصل» ساخته می‌شود
تمرین‌های ارکستر مجلسی ایران به رهبری منوچهر صهبایی برای برگزاری کنسرت روزهای هفتم و هشتم تیرماه آغاز شد. ارکستر مجلسی ایران اولین اجرای خود را با آثاری از ویوالدی، سامارتینی و گریک در تالار وحدت روی صحنه می برد.

همزمان با آغاز دور تازه تمرین‌ها، مستندی با نام «چهارفصل» به کارگردانی فرزاد فره وش در حال ضبط است. این فیلم به چگونگی روند تاسیس ارکستر مجلسی تا زمان کنسرت می پردازد و در عین حال نگاهی به تاریخچه ارکستر مجلسی در ایران خواهد داشت.
در اولین برنامه ارکستر مجلسی ایران چهار سولیست از جمله فرناز خاکپور (بهار)، دانیال جورابچی (تابستان)، آرمین قضاتی (پاییز) و امیر باورچی (زمستان) از اعضای ارکستر به اجرای «چهار فصل ویوالدی» آهنگساز دوره باروک می پردازند. در بخش اول برنامه «کنسرتینو در سُل ماژور» از سامارتینی آهنگساز دوره باروک ایتالیا نیز اجرا می شود و در قسمت دوم برنامه نیز سوئیت «هولبرگ» از ادوارد گریک آهنگساز نروژی نیمه دوم قرن نوزدهم اجرا می شود.
پورنگ پورشیرازی و فرشید پاتی نیان نوازندگان کنترباس، بهرنگ معتمدی، سینا آذرپاد، علی آقاجانی، ویدا ملاحسنی نوازندگان ویولنسل، کاوه تسعیری، بابک کوهستانی، پژمان اختیاری، همایون هاشم زاده نوازندگان آلتو، نیما زاهدی، فرناز خاکپور، فرزاد صیدی، سرمد اکشافی و بهراد سوخکیان نوازندگان ویولن دو، امیر باورچی، دانیال جورابچی، آرش اسد نژاد، آرمین قضاتی، برهان همتی، رائین نورانی نوازندگان ویولن یک و مسعود ملکی نوازنده کلاوسن اعضای ارکستر مجلسی ایران در کنسرت پیش رو را تشکیل می دهند.پس از ۲۰ سال بالاخره آرتورو اویی شدم
امیر کربلایی زاده بازیگر و کمدین تئاتر و تلویزیون که این روزها نمایش «صعود مقاوت پذیر آرتورو اویی» با بازی وی اجرا می شود درباره همکاری اش با امیر دژاکام گفت: همکاری من با امیر دژاکام از سال ۸۵ شکل گرفت. قبل از آن من در جشنواره های مختلف تئاتری به عنوان بازیگر حضور داشتم و آقای دژاکام هم داور این جشنواره ها بود و کار من را می دید. سال ۸۵ که من در جشنواره تئاتر رضوی حضور داشتم وی از من برای بازی در نمایش «رویای خلیج فارس» دعوت کرد که در آن نمایش نقش کوچکی برعهده داشتم.

وی ادامه داد: از سال ۸۵ تاکنون من پله پله بالا آمدم و کم کم نقش های پررنگ تری گرفتم تا اینکه در حال حاضر در نمایش «صعود مقاومت پذیر آرتورو اویی» که این روزها در تالار حافظ روی صحنه است نقش آرتورو را ایفا می کنم. حضور در این نقش برای من بسیار جالب است چون ۲۰ سال قبل که این نمایش به کارگردانی مجید جعفری و بازی هنرمندانی چون رضا رویگری و اکبر زنجانپور در سالن اصلی تئاتر شهر به صحنه می رفت من پشت پروژکتور نور فالو را به بازیگران می دادم و همیشه دوست داشتم روزی بتوانم نقش آرتورو اویی را ایفا کنم.
وی متذکر شد: زمانی که آقای دژاکام بازی در این نقش را به من پیشنهاد داد با وجودی‌که گرفتار بودم اما بدون تردید پذیرفتم و به یاد این موضوع افتادم که ۲۰ سال قبل من پیامم را به کائنات فرستاده بودم و جالب اینکه در طول این سال ها این نمایش دیگر اجرا نشده بود و بعد از ۲۰ سال من آرتورو اویی شدم.

بازیگر نمایش «ترنج» درباره ویژگی های شخصیت آرتورو اویی بیان کرد: زمانی که نمایشنامه برشت را می خوانید اولین چیزی که به ذهنتان می رسد این است که آرتورو یک گنگستر خوفناک و گردن کلفت است اما من تلاش کردم این شخصیت را به شکل دیگری به نمایش بگذارم به این شکل که او را کمی شیرین عقل، لمپن، پرت و کم سواد دیدم. این فرد کم سواد آرام آرام از طریق پروپاگاندا و ترسی که در دل مردم به وجود می آورد به یک خودباوری می رسد و در نهایت مخاطب را متحیر کرده و به یک دیکتاتور و یک هیتلر کوچک تبدیل می شود. با توجه به بازخوردهایی که تا به حال گرفتم احساس می کنم در ایفای نقش موفق بوده ام.
وی درباره تعامل با کارگردان و کنترل موفقی که روی این نقش داشته است، توضیح داد: در طول سال های همکاری ام با امیر دژاکام تنها کسی که در تمرین ها آزادی صد در صد داشت من بودم و هرجا که آقای دژاکام به من می گفت این رفتار یا حرکت بداهه را حذف کن، آن را حذف می کردم و حساسیتی روی پیشنهادهایی که می دادم، نداشتم اما در این کار تلاش کردم از زاویه دیگری به کار نگاه کنم. در واقع آرتورو اویی را به جای اینکه از ابتدا یک شخصیت کمدی ببینم، یک آدم جدی دیدم که در موقعیت کمدی قرار گرفته است. آرتورو نمی خواهد کمدی باشد بلکه دوست دارد مردم از او بترسند. در آوردن این بازی معکوس برایم خیلی سخت بود و همه تلاشم را کردم تا از زاویه جدید به نقش بپردازم.

کربلایی زاده ادامه داد: معمولا در نقش هایی که تا به حال برعهده داشتم از بیرون به درون نقش می رسیدم و ابتدا شاکله بیرونی نقش را می ساختم اما در نمایش «آرتورو اویی» این بار تلاش کردم از درون به بیرون برسم و بعد از توجه به بطن شخصیت، شَمای بیرونی نقش را به دست بیاورم. تلاش کردم در طول این سال ها در انتخاب نقش هایم دقت کنم و تصورم این است که مخاطبان نیز تفاوت نقش هایی چون آرتورو اویی را با قاضی عسگر «ننه دلاور و فرزندانش» و حتی پری در نمایش«پری» را تشخیص می دهند.
این استندآپ کمدین درباره شلوغی که در اجرای این نمایش به چشم می خورد و در مواقعی باعث دور شدن مخاطب از قصه اصلی می شود، گفت: سبک و سیاق نمایش های برشت و آثار اپیک این است که همه بازیگران در صحنه باشند و این شلوغی، ازدحام و به هم ریختگی که در صحنه وجود دارد خاصه نمایش های برشتی است اما تا جایی که تماشاگر اصل قصه را گم نکند. در این نمایش نیز کارگردان تلاش کرده این اتفاق کمتر رخ دهد اما تماشاگری که با این سبک از نمایش آشنا نیست ممکن است کمی طول بکشد که با کار همراه شود.
وی یادآور شد: آقای دژاکام چندسال است که سبک و سیاق دیگری را نسبت به کارهای قبلی اش پیش گرفته که معتقدم پیشرفت بسیار خوبی در این شیوه جدید داشته است. از طرف دیگر او هنرمندی است که همیشه خودش را به روز می کند و لزوما آموزه های قبلی اش را به کار جدید نمی آورد و در این نمایش هم تحقیقات و پژوهش های گسترده ای درباره این نمایشنامه و برشت انجام داده و معتقدم این اجرا نسبت به نمایش «ننه دلاور و فرزندانش» که آن هم نوشته برتولت برشت بود اثر جذاب تر و کامل تری است.

کربلایی زاده در پایان درباره دیگر فعالیت هایش اظهار کرد: به دلیل بازی در نمایش «صعود مقاومت پذیر آرتورو اویی» ترجیح دادم کار دیگری را قبول نکنم اما همچنان در برنامه «خندوانه» مشغول فعالیت هستم و در مسابقه «خنداننده شو» این برنامه به عنوان مجری حضور دارم.
نمایش «صعود مقاوت پذیر آرتورو اویی» نوشته برتولت برشت و به کارگردانی امیر دژاکام تا ۱۲ خردادماه ساعت ۲۰:۴۵ در تالار حافظ روی صحنه است.
امیر کربلایی زاده، بهرام ابراهیمی، نرگس محمدی، حمید فلاحی، مرتضی آقا حسینی، تینو صالحی، سروش طاهری، ملیحه کیا، شهره رعایتی، حسین شهبازی، هدیه آزاده، مهرنوش دارا، ابوالفضل جمشیدی، حامد پور محمد، عارف عباسی، احسان ابوالقاسم، سمیه صباغی، بهار قاسمی، دانیال ابراهیمی بازیگران این اثر نمایشی هستند.مشکلات ایرلندشمالی به صحنه تئاترکشیده شد
نمایش «ملوان» نوشته جز باترورث اثری است که به مشکلات موجود در ایرلند شمالی می پردازد. باترورث پیش از این فیلمنامه های متعددی را نگاشته که «اسپکتر» و «عشای ربانی سیاه» از جمله آنها هستند.

سام مندس که برای فیلم «زیبای آمریکایی» توانست جایزه اسکار بهترین کارگردانی را از آن خود کند، در جدیدترین تجربه کارگردانی خود در عرصه تئاتر، نمایشنامه «ملوان» نوشته باترورث را به صحنه برده است. این نمایشنامه به وضعیت ایرلند شمالی و زندگی در این شرایط می پردازد.
در این اثر نمایشی که در رویال کورت لندن روی صحنه است، بازیگرانی چون تورلوگ کانوری، یوجین اوهار، جرارد هوران، استوآرت گراهام، پدی کانسیدین، لورا دانلی، الیس الکساندر و دارسی کانوی به ایفای نقش می پردازند.«وقایع اتفاقیه مفقودالپدر»در پردیس تئاترتهران
نمایش «وقایع اتفاقیه مفقودالپدر» به نویسندگی «حسین آشوری» و به کارگردانی «مریم جلیلی» از 16 خرداد ماه در تماشاخانه مشایخیِ پردیس تئاتر تهران و در ساعت 21 به روی صحنه می‌رود.

در خلاصه داستان این نمایش آمده است که در کشاکش انقلاب مشروطه، زندگی، عشق و آینده دختر خدمتکاری به نام نرگس فدای سرپرستی کودکی سر راه مانده می‌شود.
در این نمایش بازیگرانی چون داوود پژمان‌فر، هیراد محمدی، سپیده دستینه ، مهری زندی، الهام معارفی، علیرضا حاتمی و سپهر سلیمی ایفای نقش می کنند. همچنین دستیاران کارگردان:نسیم حیاتی وحید حسنوند، منشی صحنه: الناز مقدم، طراح پوستر و بروشور: رامین پهلوان، موسیقی: کیوان میرزا زاده، امین فردیان، طراح لباس:مهرنوش راد، گریم نگین بصیری ، محمد آشوری، روابط عمومی: سحر صنیعی، امور رسانه: سپیده شمس، مدیر صحنه: سارا خوب بخت حضور دارند.
نمایش «وقایع اتفاقیه مفقودالپدر» به نویسندگی «حسین آشوری» و به کارگردانی «مریم جلیلی» از 16 خرداد ماه در تماشاخانه مشایخیِ پردیس تئاتر تهران و در ساعت 21 روی صحنه می‌رود.سمفونی «روح‌الله» فقط یک شب اجرا دارد
درحالی که پیش از این در خبرها اعلام شده بود، این اثر به آهنگسازی شاهین فرهت، ۸ و ۹۹ خرداد توسط ارکستر سمفونیک تهران نواخته می‌شود، روابط عمومی بنیاد رودکی گفت که «سمفونی روح‌الله» یک اجرا شامگاه ۸ خرداد در تالار وحدت تهران خواهد داشت.

علیرضا پولاد دلیل اصلی یک شب اجرا شدن این سمفونی را تصمیم برگزارکنندگان برای برگزاری بهتر و منسجم‌تر این اجرا دانست.
در اجرای سمفونی «روح‌الله» که با همکاری معاونت فرهنگی-هنری موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)و معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد رودکی در تالار وحدت برگزار می‌شود، ارکستر سمفونیک تهران به رهبری سهراب کاشف به عنوان رهبر مهمان، سمفونی «روح الله» را همزمان با بیست و هشتمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) اجرا می کند که در این برنامه بهروز رضوی به خوانش غزلیاتی از بنیانگذار جمهوری اسلامی می‌پردازد.
سمفونی «روح الله» به سفارش معاونت فرهنگی و هنری موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) توسط شاهین فرهت ساخته شده است.
فرهت این اثر را با محوریت شخصیت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی

منبع: بولتن نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bultannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بولتن نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۷۸۰۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نکوداشت اکبر زنجان‌پور همراه با شرم و حیای نوید محمدزاده

نکوداشت اکبر زنجان‌پور با سخنانی از محمود دولت‌آبادی، محمد رحمانیان، مسعود دلخواه، نوید محمدزاده و دکتر پرویز ممنون (استاد این هنرمند در دانشکده هنرهای زیبا) برگزار شد.

به گزارش ایسنا، این نکوداشت، عصر روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه همزمان با زادروز حمید سمندریان که یکی از استادان زنجان‌پور بوده است، با حضور جمع پرشماری از مخاطبان در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برپا شد.

در این مراسم که به کوشش انجمن کارگردانان تئاتر ایران با اجرای محمد سلوکی برگزار شد، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند باسابقه اهدا شد.

در آغاز، شهرام گیل‌آبادی، رییس انجمن کارگردانان با اشاره به زادروز حمید سمندریان گفت: نام او خاطرات فراوانی به ذهن هر یک از ما می‌آورد و هُرم نفس ایشان بر صورت تک تک ما نشسته و هیچ لحظه‌ای در تئاتر ما بی‌حضور ایشان نبوده. 

او با ارایه توضیحاتی درباره تقدیرهایی که در نوزدهمین «شب کارگردان» صورت می‌گیرد، افزود: خوشحالیم در سال قبل به سختی سعی کردیم در کنار دوستان‌مان بایستیم. هیچ تحمیلی را نپذیریم و با استقلال در جهت عملی کردن نظرات خود بکوشیم. همچنان در کنار تمام هنرمندان تئاتر می‌ایستیم و  به ظالم اجازه صف‌آرایی نمی‌دهیم چون تئاتر، عرصه حقیقت است.

گیل‌آبادی یادآوری کرد: سال قبل مدالیوم خانه تئاتر به آتیلا پسیانی اهدا شد که امسال یاد او را گرامی می‌داریم. 

در ادامه تصاویری از آتیلا پسیانی در مراسم سال گذشته این انجمن پخش شد و حاضران به یاد او کف زدند.

سپس احسان حاجی‌پور ، دبیر برنامه و عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان با خوشامدگویی به مهمانان متن اولین لوح تقدیر را که به علی شمس مربوط می‌شد، ارائه کرد و این تقدیر با حضور صدرالدین زاهد، کارگردان، مترجم و بازیگر باسابقه تئاتر انجام شد.

علی شمس، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر با تشکر از برگزارکنندگان برنامه آرزو کرد مسیر اتفاقات طور دیگری بچرخد و همه کسانی که به شیوه‌های گوناگون کار می‌کنند، بدون هیچ گونه رنج و تبعاتی بتوانند آثار خود را ارائه کنند.

او عنوان کرد که بهتر است برای اینکه برنامه به حاشیه کشیده نشود، سکوت کند.

در ادامه آرش دادگر، عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان طی سخنانی درباره علیرضا کوشک جلالی، کارگردان و مدرس تئاتر، متن تقدیرنامه او را خواند و این کارگردان با حضور اصغر همت، تقدیر شد.

کوشک جلالی با تشکر از برگزارکنندگان این برنامه فقط آرزو کرد که برخی خبرهای ناخوشایند را که این روزها می شنویم، دیگر نشویم.

در بخش بعدی، مراسم تقدیر از ژاله علو برپا شد که خودش در برنامه حضور نداشت اما پیامی صوتی را فرستاده بود که پخش شد.

او در این پیام عذرخواهی کرد که به دلیل کسالت، نتوانسته در برنامه شرکت کند و از عشق و علاقه‌اش به تئاتر و نمایش رادیویی گفت.

او همچنین به پیشینه حضورش در تئاتر و هنرمندانی که با آنان همکاری داشته، اشاره کرد.

علو عنوان کرد که در رادیو نمایش‌های بسیاری را کارگردانی کرده و افزود: برایم افتخاری است که توانستم کارهایی انجام دهم که بعد از گذر سال‌ها هنوز به خوبی از آنها یاد می‌شود.  او در پایان شعری از سروده‌های خودش را خواند.

سپس محمد رحمانیان، دیگر عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان متن تقدیرنامه ژاله علو را خواند و ایرج راد به نمایندگی از علو تقدیرنامه او را دریافت کرد.

او همچنین بخش کوتاهی از نمایشنامه «روزهای رادیو» را که اشاره‌ای به ژاله علو و رقیه چهره آزاد داشت، اجرا کرد. 

رحمانیان حضور کوشک جلالی را در تئاتر کشورمان همچون معجزه‌ای خواند که در امر آموزش در استان‌های گوناگون و ترجمه و کارگردانی ثابت قدم است و خطاب به او گفت: علیرضای عزیز بمانی برایمان!

هایده حائری ، مدرس تئاتر و دیگر هنرمند حاضر در برنامه از جایگاه تماشاگران گفت: من اعتراض دارم.

او از مردم کشورمان قدردانی کرد که به هنرمندان کشورشان احترام می‌گذارند و در مراسم تقدیر از آنان شرکت می‌کنند و گفت: الان احساس کردم جای یک خانم در مراسم تقدیر از خانم علو خالی است. ایشان دوست خیلی صمیمی دو تن از عمه‌های من بودند؛ خانم‌ها طوسی و عذرا حائری. حیف است که تقدیرنامه خانم علو را دو تن از آقایان دریافت کنند.

او بعد از این سخنان طنزآمیز که با خنده‌های تماشاگران همراه شد و به دعوت رحمانیان که در دانشکده هنرهای زیبا دانشجویش بوده، روی صحنه رفت و تقدیرنامه علو را دریافت کرد.

رحمانیان نیز در سخنانی از حائری به عنوان یکی از استادان خوب خود یاد کرد که به نوعی، منشأ ساخت فیلم «هامون» شده چون با اجرای اثری از او، داریوش مهرجویی خسرو شکیبائی را برای بازی در «هامون» انتخاب کرده است.

در بخش بعدی، بخش‌هایی از فیلم زندگی تئاتری اکبر زنجان‌پور در گفتگو با محمد رحمانیان پخش شد.

سپس محمود دولت‌آبادی روی صحنه رفت و با تشریح خاطراتی از مهدی فتحی (بازیگر فقید تئاتر) که دوست مشترک خودش و زنجان‌پور بوده، گفت: ما در آن دوران قدم می‌زدیم و فکر می‌کردیم کسانی که کار هنر نمی‌کنند، چه می‌کنند.

او ادامه داد: زنجان‌پور در کنار دیگر دوستان ما سعی کرده هنر بورزد ولی همیشه موانع اجازه نداده این فعالیت چه در ایشان و چه در دیگر دوستان، ادامه پیدا کند.

دولت‌آبادی افزود: آنچه مایه خرسندی من است، حضور این اجتماع است که به مناسبت دوستی هنرمندان تئاتر تشکیل شده و بسیار گرامی است.

این داستان‌نویس با سابقه که پیشنیه تئاتری دارد، خاطراتی از دوران مشکلات خودش در تئاتر در سال ۵۳ بیان کرد و افزود: بعد از آن سال، دیگر روی صحنه نرفتم ولی سال ۵۶ پیشنهاد تشکیل سندیکای تئاتر را دادم و در تئاترهای لاله‌زار به نشان تقدیر از هنرمندان گذشته خود برنامه‌ای تدارک دیدیم اما متاسفانه دیگر آن تئاترها باقی نماند.

دولت‌آبادی خطاب به حاضران در برنامه افزود: وقتی مهدی فتحی کسل و بی‌حوصله می‌شد، برای خودش نقشی می‌ساخت و آن را اجرا می‌کرد. یعنی لازم نیست حتما چیزی بشود، همین که هستید و سرپا هستید، همین که چنین شب‌هایی برگزار می‌شود، یعنی شدن. چیزی در انتظار هنرمند نیست. آرزو می‌کنم همیشه رونده باشید و وقتی هم خسته می‌شوید، خستگی از تن دور کنید و دوباره ادامه بدهید.

سپس رحمانیان بار دیگر روی صحنه رفت و با یادآوری خاطراتی از زنجان‌پور گفت: اولین بار استاد را در «آتش بدون دود» کار نادر ابراهیمی و بعد از آن در فیلم «بیتا» هژیر داریوش و پس از آن در نمایش‌های تلویزیونی دیدم.

این نمایشنامه‌نویس و کارگردان اضافه کرد: اولین مواجهه من با آقای زنجان‌پور به عنوان کارگردان، اجرای درخشان ایشان از نمایشنامه «همه پسران من» کار آرتور میلر بود که سبب شد راه خودم را به عنوان کارگردان پیدا کنم. صحنه‌های درخشان این نمایش از یک کلاس درس آموزنده‌تر بود و هنوز تک تک صحنه‌های آن را به یاد دارم و بزرگترین تاثیری است که یک اثر هنری و یک کارگردان بر من گذاشته است. 

رحمانیان از اجرای نمایش«مروارید» نوشته عزت‌الله مهرآوران و کار زنجان‌پور به عنوان دیگر نمایش درخشانی یاد کرد که همچنان تاثیرش بر او باقی مانده و آرزو کرد که سایه زنجان‌پور همچنان بر سرمان باقی بماند.

در بخش بعدی برنامه، تصاویری خاطره‌انگیزی از نمایش «نگاهی از پل» نوشته میلر و کار سمندریان پخش شد که سال ۵۱ اجرا شده است.

سپس مسعود دلخواه، دیگر کارگردان حاضر در برنامه در سخنانی با بیان اینکه مبالغه نمی‌کند، گفت: تصمیم دارم از دشواری اکبر زنجان‌پور بودن صحبت کنم چون اکبر زنجان‌پور بودن، اصلا ساده نیست. 

او با یادآوری اولین خاطره‌های خود از زنجان‌پور افزود: نمایشی از رکن‌الدین خسروی دیدم که زنجان‌پور و بهروز بقایی در آن بازی می‌کردند. او در این نمایش بیش از ۲۵ کارکتر را بازی کرد و هنوز صدایش و انرژی‌اش را که خیلی سریع از نقشی به نقشی می‌رفت، در ذهنم مانده. 

دلخواه با بیان خاطره همکاری‌اش در نمایش «دایی وانیا» به کارگردانی زنجان‌پور ادامه داد: یک نفر می‌تواند بازیگر، کارگردان، دوبلور یا انسان شریفی باشد و همیشه خود اصیلش باشد ولی داشتن همه اینها در یک جا سخت است و اکبر زنجان‌پور همه اینها را با هم دارد. رفتار او می‌تواند الگویی باشد برای نسل جوان؛ از دیسیپلین کاری‌اش تا برخورد یکسان با همه اعضای گروه.

وی خاطرنشان کرد: در نمایش «دایی وانیا» کاریزمایی روی صحنه می‌دیدم که نظیرش را ندیده بودم. کاریزمای اکبر زنجان‌پور، از خود بودن اوست و نترس بودن و نقاب به چهره نداشتنش. ما بعد از آن نمایش، در گفتگوهایمان از ابزورد بودن شرایط اجتماعی و تئاتری با هم حرف می‌زنیم.

دلخواه در پایان سخنانش پیشنهاد کرد یک جایزه بازیگری به اسم اکبر زنجان‌پور نامگذاری شود و توضیح داد: این نامگذاری تنها به دلیل این نیست که او بازیگر خوبی است بلکه چون انسان شریفی است. 

در ادامه، نوید محمدزاده به عنوان نماینده‌ای از نسل جوان در سخنانی درباره زنجان‌پور گفت: خجالت می‌کشم درباره ایشان صحبت کنم.

او خطاب به زنجان‌پور ادامه داد: استاد خیلی دوست‌تان دارم. چندی پیش فرصتی شد تا در کنار شما متنی را دورخوانی کنیم. امیدوارم قسمت باشد روی صحنه کنارتان بازی کنم و نفس شما را حس کنم و لذت ببرم و یاد بگیرم. سلامت باشید و سرحال.

 در بخش بعدی، شهرام گیل‌آبادی که مدت‌ها مدیر رادیو بوده، خاطراتی از دوران کاری خود در این رسانه بیان کرد و گفت: هُرم نفس خیلی از بزرگان‌رادیو بر صورتم‌ نشست که ویژگی‌های مشترکی داشتند.

او خاطراتی از بازی زنجان‌پور در نمایشی از صدرالدین شجره و نیز خاطراتی از احمد آقالو  و مهدی فتحی بیان کرد و ادامه داد: ما در رادیو با حکمت‌هایی مواجه بودیم که یکی از آنها آموزش سینه به سینه بود. امثال زنجان‌پور، این فضا را ایجاد کردند که حکمت جاری در رادیو، آموزش باشد. چیزی که از این نسل بزرگ عاید من شد، این بود که نظم، توسعه فکری، دانایی و درایت سکوت را می‌آورد. این آدم‌ها هر چه دارند در طبق اخلاص می‌گذارند که دیگران قد بکشند چون آنان بخیل نیستند. ماموریت خود را معرفت‌شناسی و توسعه فکری می‌دانند. آقای زنجان‌پور در عالم هنر، یکی از آبروهای زمین است.

در بخش بعدی، پرویز ممنون، دیگر هنرمند پیشکسوت تئاتر که در وین زندگی می‌کند و دیشب تازه به ایران رسیده، در سخنانی گفت: هنوز گیج راه هستم ولی خوشحالم که در بزرگداشت اکبر شرکت می‌کنم.

او که استاد زنجان‌پور بوده ادامه داد: شما از زمان‌استادی او گفتید و من چند خاطره از زمان دانشجویی‌اش می‌گویم. اولین بار که برای مدیریت دانشکده دعوت شدم، نمایشی از بهمن فرسی روی صحنه بود و اکبر نقش اصلی آن را بازی می‌کرد . فرسی قبل از کارگاه نمایش، کارهای تجربی و غیر متعارف اجرا می‌کرد. با دیدن بازی اکبر حیرت‌زده شدم و اگر سال قبل بازی محمد علی کشاورز را ندیده بودم، با دیدن او روی صحنه، ضعف می‌کردم.

ممنون از زنجان‌پور در کنار آذر فخر و کیهان رهگذر وبه عنوان یکی از چند دانشجوی محبوب خود یاد کرد و افزود: هرچند اکبر هم سنش به دانشجویان نزدیک بود، هرگز سراغ شعار نمی‌رفت و در کار خود همیشه جدی بود. او همیشه محترم بود مثل انتظامی. آنان سر کلاس بسیاری استادان می‌رفتند چون معتقد بودند از هر استادی چیزی یاد می‌گیرند. 

ممنون اضافه کرد: یکی از نقش‌های حساس خود را به او سپرد و بعد از آن، استاد راهنمای رساله‌اش شدم که اجرای نمایش «ریل» نوشته دولت آبادی بود و با همراهای رضا بابک اجرا کردند. همه کسانی که در کار تئاتر هستند، عاشق‌اند ولی زنجان‌پور جدی بود. به همین دلیل وقتی صحبت از بزرگداشت شد، با خودم فکر کردم اگر قرار باشد در بزرگداشت سه چهار تن از دانشجویانم شرکت کنم، حتما یکی از آنان اکبر خواهد بود.

در بخش پایانی، اکبر زنجان‌پور در میان تشویق حاضران روی صحنه رفت و در شرایطی که همه به احترام او ایستاده بودند، گفت: امشب آن‌قدر از من تعریف شد که گیج شدم آن ولی این سخنان مسئولیت آدم را زیاد می‌کند که تماشاگر و هنر را جدی بگیریم. باید حواس‌مان باشد به چیزهایی که نوشته و خوانده نمی‌شود. همه این کارها را می‌کنیم که به فضا برسیم.‌ آنچه کم است، ارتباط نانوشته و ناگفته‌ای است که هر کس سهم خود را از آن بر می‌دارد و گذر می‌کند.

این هنرمند پیشکسوت ادامه داد: وظیفه ماست که سعی کنیم تصویری را که دیده نمی‌شود، بسازیم و آنچه را شنیده نمی‌شود، به تماشاگر پیشنهاد بدهیم و این مال زمانی است که کمتر بتوان حرف زد و گفتنی‌ها را گفت‌.

زنجان‌پور در پایان گفت: امشب از حوصله و محبت شما هم شرمنده‌ام و هم به خودم می‌بالم و اینها مسئولیت مرا بیشتر می‌کند. «ایبسن» می‌گوید قوی‌ترین انسان کسی است که از همه تنهاتر است. بگردیم و تنهایی‌های خود را پیدا کنیم.

سپس نشان ویژه خانه تئاتر با حضور پرویز ممنون، صدرالدین زاهد، محمد رحمانیان، محمود دولت‌آبادی، ایرج راد، اسماعیل خلج، همسر، دختر و نوه زنجان‌پور، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند اهدا شد.

متن تقدیرنامه او را شهرام گیل‌آبادی خواند و زنجان‌پور پس از دریافت این نشان گفت: یک عمر دویده‌ام و امشب جایزه گرفته‌ام.

اسماعیل خلج که سال‌ها قبل نمایشنامه مشهور «گلدونه خانوم» را نوشته، خاطره‌ای از زنجان‌پور بیان کرد و گفت: شبی به من تلفن زد و اجازه گرفت اسم دخترش را گلدونه بگذارد و من هم به او گفتم‌ من هم این اسم را از شخص دیگری گرفته‌ام و بر نمایشنامه‌ام گذاشته‌ام.

زنجان‌پور هم توضیح داد نوه‌اش که در این مراسم حضور دارد، دختر گلدونه است.

بعد از برگزاری مراسم، تصاویری از مستند اکبر زنجان‌پور در محوطه باز پارک خانه هنرمندان ایران پخش شد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • حضور فرهاد ناظرزاده‌کرمانی در اجرای نمایش «نظامِ ابن عربی»
  • تقدیم اجرای «نظامِ ابن عربی» به فرهاد ناظرزاده‌کرمانی
  • سالن‌های تئاتر ۱۴ و ۱۵ اردیبهشت اجرا ندارند
  • مراسم نکوداشت اکبر زنجان‌پور با حضور استادش
  • نکوداشت اکبر زنجان‌پور همراه با شرم و حیای نوید محمدزاده
  • لیلا بلوکات با «خارشتر» به صحنه تئاتر می‌آید
  • مظلوم‌تر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است/ تخصیص یارانه دولتی برای سفره فرهنگی مردم
  • این صدا برای بچه‌های ایران است/ جزییات یک کنسرت باتربیت!
  • مظلوم‌تر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است/تخصیص یارانه دولتی برای سفره فرهنگی مردم
  • نگاهی متفاوت به جنگ در تئاتر/ روایتی به پنج گویش متفاوت از  سرانجام وقایع جنگ